جدول جو
جدول جو

معنی gromadzić się - جستجوی لغت در جدول جو

gromadzić się
دور هم جمع شدن، اجتناب کنید، جمع شدن، جمع آوری کنید، گله کردن، درنگ
دیکشنری لهستانی به فارسی